Archive for 13 دسامبر 2016

یلدا خجسته باد

ماه دلداده ی مهر (خورشید) است، اما هر دو راهی جدا می سپرند. ماه بر سر آن است تا سحرگاه که مهر رخ می نماید راه بر او ببندد و با هم

 درآمیزند، لیکن هر بار به خواب می رود و فرصت را از دست می دهد. روز فرا می رسد و ماه را در آن جایی نیست.

سرانجام ماه با ستاره ای طرح دوستی می ریزد و از او می خواهد که پیش از آشکار شدن روز قبل از فرا رسیدن پیشقراولان مهر، او را اگر به خواب رفته باشد بیدار کند ـ و این ستاره همان است که همیشه در وسط شب، او را در کنار ماه می بینید.

تدبیر ماه به بار می نشیند و یک شب، به هنگام، ستاره ماه را بیدار می کند و از نزدیک شدن مهر آگاهش می سازد. ماه به پیشباز مهر می شتابد و او را از رفتن و بردمیدن باز می دارد. سپس راز دل با او می گوید و با هم به خلوت می روند و عاشقی می کنند؛ و چنین است که آن شب هر دو ـ مهر و ماه ـ کار خود را فراموش می کنند و یک شب طولانی جهان در تاریکی محض فرو می رود و مهر دیر بر می آید اما با چهره ای بس تابناک ـ تابنده از عشق. آن شب تاریک طولانی همان یلدا شب است.

این اسطوره ی کهن که تاریخ پیدایی آن دانسته نیست، نگاهی دارد بر فلسفه ی زایش دوباره، که هستی را به نیروی عشق پیوسته نو می کند. از روزی که شب یلدا را پشت سر دارد، مهر، روز به روز روشن تر می تابد و با توان بیشتری به روندگان و رویندگان زمین انرژی می رساند تا در پایان بهار که به اوج توان خود می رسد

به باور این اسطوره و دهها اسطوره ی کهن دیگر، یلدا نماد معجزه ی عشق است که هر سال در «خورروز» یا «خرم روز» تجدید زندگی می کند. گویا در زمان ابوریحان نام دیگر دی ماه، «خور ماه» یعنی ماه خورشید، بوده است.

درباره ی واژه «یلدا» سخن زیاد گفته شده است و ظاهرا تکرار آن لزومی ندارد، اما جا دارد بگوییم که این واژه سریانی چنان در زبان فارسی پذیرفته شده و جا خوش کرده است که هیچ معادلی نمی تواند جای آن را بگیرد. در نتیجه، یلدا شناسنامه ی پارسی گرفته و نام دخترها هم شده است.

شب یلداتان فرخنده باد

یلدا و زادروز مهر خجسته باد

در نگاره های حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید:
هیچ کس عصبانی نیست
هیچکس سوار بر اسب نیست
هیچ کس را در حال تعظیم نمی بینید
در بین این صدها پیکر تراشیده شده، حتا یک تصویر برهنه وجود ندارد.
این ها نشانه هایی است از نجابت، قدرت، احترام، مهربانی، خوشرويی: