از: جلال باقری
عشق تعريف ندارد که بگويي آن چيست
لفظ را راه نباشد به حَرَمخانهی عشق
جز دل مرد خدا هيچ کسی آگه نيست
از خفی وجلیِ گوهرِ يکدانهی عشق
راست گفتند خدا راست درون دل، جای
نه همه دل، دل مردانِ خدا خانهی عشق
عشق با حرف وعبارات نگردد حاصل
حاصل حرف بود، قصّه وافسانهی عشق
تا ننوشی می منصورياش از دار فنا
جان باقيت نگــيــرد رهِ کاشانهی عشق
«نوربخش» ار که ببخشد به تو از بادهی ناب
ز «جلال»ش بشوی مست، چو پروانهی عشق
Posted by Mersedeh kaviany on 19 فوریه 2013 at 11:00 ب.ظ.
Thanks for sharing
Posted by 110attar on 20 فوریه 2013 at 2:49 ب.ظ.
You aare most welcome
> Date: Wed, 20 Feb 2013 04:00:11 +0000
> To: kzayyani@hotmail.com
>