Archive for 29 ژوئیه 2012

جشن امردادگان

جشن امردادگان فرخنده باد

در گاهشماری ایران باستان:

*  روز هفتم هر ماه به نام اَمِرِتات = امرداد می باشد،

*  ماه پنجم از سال خورشیدی نیز امرداد نامیده می شود،

*  روز هفتم ماه امرداد، جشن امردادگان می باشد.

اَمِرِتات،(Ameretat) ششمین امشاسپند است از گروه ششگانه امشاسپندان .

*  در گاتاهای زرتشت امشاسپندان در شمار فروزه های والای اهورامزدا هستند

*  اَمِرِتات در اوستا یعنی جاودانه و نمیرا. در آیین زرتشت، خرداد و امرداد، امشاسپندان » فرازمندی» و » پایندگی» در  جهان مینوی، و پرستاران آب و گیاه در جهان خاکی، همواره در کنار هم جای دارند.

واژه امرداد که اوستایی آن » اَمِرِتات» » Ameretat » است، از سه بخش درست شده است: ( اَ+ مَر+ تات). بخش نخست پیشوند (نا= نفی) است، بخش دوم، از ریشه (مَر) به چم (مرگ) است و بخش سوم پسوند(تات) است به چم «فرازمندی»، «رسایی»، و «تندرستی» است. بنابراین، اَمِرِتات= اَمرداد= مرداد به چم بیمرگی(نامیرایی= جاودانگی= پایندگی جان)، و نمودار جاودانگی اهورا مزداست؛ و در جهان خاکی سرپرستی گیاهان بدو سپرده شده است.

امشاسپند اَمِرِداد همواره با امشاسپند هئوروتات(خرداد) (Haurvatât) با هم یاد می شوند.

*  با نگرش به اینکه در فرهنگ ایران، پیش از دوران زرتشت امشاسپندان پیکر نهایی خود را یافته اند، بی تردید سروده هایی در پیوند با این دو امشاسپند از میان رفته اند، مانند بهمن و سرنوشت یشت در پیوند با آن.

خرداد و امرداد امشاسپند می باشند، و تیر و آناهیتا ایزد. آناهیتا به اندازه همه آب های روان بزرگ است و هزار دریاچه دارد،وهزار رود و هر یک از این دریاچه ها ، رود ها به بلندی چهل روز راه سوار کار تیز تک است، و هر یک از این رود ها سراسر هفت کشور روی زمین را سیراب می کند. در حالیکه دست های امشاسپند خرداد، که می توان گفت جانشین اهورامزدا است تهی است.

*   در برگ  49بُند دهش آمده است که خرداد، ششمین امشاسپندی است که هرمز آفریده است. خرداد از آغازآفرینش،آب را به خویش پذیرفت، و به یاری و همکاری وی تیر و باد و فروردین زاده شد ند.امرداد از آغازآفرینش، گیاه را به خویش پذیرفت وبه یاری و همکاری وی رَشن و اَشتاد و زامیاد زاده شدند.

در برگ 55 بُنددهش آمده است که «تریز» دشمن خرداد، و «زریر» دشمن امرداد می باشند و با این دو در پیکارهمیشگی بسر می برند.

*  دو متن به زبان پهلوی زاد سپرم و بُنددهش، نمایانگر اوج دوره این متن ها از خرداد و امرداد است.

« چون آن گیاه (نخستین) بخشکید، امرداد، که گیاه ، نماد جهانی اوست- او را بر گرفت و خُرد و نرم بکرد و با آب باران تیشتری بیامیخت.  پس از باران(بر) همه زمین رستنی ها پیدا آمدند. یک هزاره سرده (= نوع) مایه ور بودند و ده (متن: یک صد) هزار سرده، با سرده اندر سرده(از آن) آن گونه رستند، که آیینی(= شکلی) بود.(امرداد) آن ده هزار سرده را به باز داشتن ده هزار(متن: یک یک هزار) بیماری آراست. پس (امرداد) آن ده هزار (متن= یک صد هزار) سرده گیاه تخم بر گرفت. از همِی(= اتفاق،اجتماع) تخمان، درخت همه تخمه را میان دریای فراخکرد بیافرید، که از او همه سرده گیاهان همه رویند و سیمرغ آشیان بر او دارد. هنگامی که فراز پرواز کند، آن گاه تخم خشک آن (درخت) به آب افتد و باران باز بر زمین باریده شود،به نزدیکی آن درخت، هوم سپید را بیافرید، که دشمن پیری، زنده گر مردگان و انوشه گر (= جاودان سازنده) زندگان است».

« امرداد بی مرگ سرور گیاهان بی شمار است.زیرا او را به گیتی، گیاه خویش است.گیاهان را رویاند و رمه گوسفندان را افزاید، زیرا همه دام ها ازو خورند و زیست کنند»

*  در آثار الباقیه آمده است:

«امرداد ماه، روز هفتم آن روز(اَ) مرداد است و آن روز را عید می گیرند و به واسطه توافق دو نام، (اَ) مرداد آن است که مرگ و نیستی  نداشته باشد و (اَ) مرداد فرشته یی است که به حفظ گیتی و اقامه غذا ها و دوا هایی که اصل آن نبات است و مزیل جوع و امراض هستند موکل است.»

*  در برهان قاطع نیز آمده است:

«نام فرشته یی است موکل بر فصل زمستان و تدبیر امور و مصالحی که در ماه مرداد و روز مرداد واقع می شود بدو تعلق دارد- و نام ماه پنجم است از سال شمسی و آن بودن آفتاب است در برج اسد که خانه اوست- و نام روز هفتم باشد از هر ماه شمسی،و بعضی روز هشتم گفته اند، و فارسیان بنا بر قاعده کلی این روز را عید کنند و جشن سازند، و این جشن را جشن نیلوفر خوانند. در این روز هر حاجتی از پادشاه خواستی البته روا شدی.»

ایرانیان در گذشته برای برگزاری این جشن به باغ ها و کشتزارها رفته و به شادی می‌پرداخته‌اند.

*  در یادگارهای ِ کهن ایرانی، از این روز و جشن ِ ویژهٔ ِ آن، سخن ِ بسیار گفته‌ شده‌است در متن ِپهلوی ِ بُندَهِش می‌خوانیم:  «امُرداد ِ بی‌مرگ، سَروَر ِ گیاهان ِ بی‌شمارست؛ زیرا او را به گیتی، گیاه، خویش است. گیاهان را رویانَد و رَمهٔ ِ گوسفندان را افزاید؛ زیرا همهٔ ِ دام‌ها از او خورند و زیست ‌کنند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امُرداد [از او] آسوده یا آزَرده بُوَد… (گزارش ِ دکتر مهرداد بهار در پژوهشی در اساطیر ِ ایران، چاپ یکم، ص ۱۱۷.)

*  در برگ ۲۵۰ برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی چنین آمده است که :

» … مرداد ماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزه‌ی پیش آمدن دو نام با هم، جشن می گرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشته ای است که به نگهداری جهان و آراستن غذاها و داروها[یی] که اصل آن[ها] از گیاهان است، و به برکنار کردن گرسنگی و زیان و بیماری‌ها کارگزاری یافته است …»

*  خیام در نوروز نامه می نویسد:

“مرداد ماه یعنی خاک، داد ِ خویش بداد از بَرها ومیوه‌های پخته که در وی به کمال رسد و نیز هوا در وی مانند غبار ِ خاک باشد و این ماه میانه تابستان بود و قسمت او از آفتاب، مر برج اسد را باشد.»

خیام به اشتباه به جای نام اَمرداد از واژه مرداد استفاده کرده است. این جشنِ سزاوار ِ شادمانی و نشاط ِ بیمرگی، امروز به غلط تحت نام مردادگان، در بین مردم رایج است. زیرا مرداد به معنی نیستی و مرگ است اما وقتی‌که حرف الف در اول آن قرار می گیرد آن را نفی می‌کند و به بی مرگی و جاودانگی، تغییر معنا می دهد. زیرا امرتات در زبان اوستایی و امرداد در زبان پهلوی، ششمین امشاسپند و یکی از صفت‌های اهورامزدا که دلالت بر بی مرگی و جاودانگی و زوال ناپذیری اهورامزدا دارد.

(با بهره‌گیری از تارنماهای بنیاد فرهنگ ایران و ویکی پدیا)